loading...
امام زمان
محمد بازدید : 0 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)

احاديث منتخب از امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشّريف

نماز

حضرت مهدی (عج)  فرمودند :

ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان

هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .

( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )

اگر طلب کنی ...

حضرت مهدی (عج)  فرمودند :

ان استرشدت أرشدت ، و ان طلبت وجدت

اگر خواستار رشد و کمال معنوی باشی هدایت می شوی ، و اگر طلب کنی می یابی .

( بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 339 )

قالَ الاِمامَ الْمَهدی ( علیه‌السلام ) :

توجه امام مهدی ( علیه‌السلام ) به شیعیان خویش

اِنّا غَیْرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکم، ولا ناسینَ لِذِکْرِکم ، وَ لَو لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّواهُ ، وَ اصطَلَمَکُمُ العداءُ .

فَاتَّقُوا اللهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا .

ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌ کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ‌ایم که اگر جز این بود گرفتاری ‌ها به شما روی می‌‌‌‌‌‌‌‌ آورد و دشمنان شما را ریشه ‌کن می‌ کردند .

از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید .

عمل صالح و تقرب به اهل بیت ( علیهم ‌السلام )

فَلْیَعْمَلْ کُلّ امْرِء مِنْکم بِما یُقَرَبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا ، وَ لیَتَجَنَّب ما یُدنیهِ مِن کَراهِیَّتِنا وَ سَخَطِنا ، فَإِنَّ امرَا یَبغَتُهُ فُجأۀً حینَ لا تَنفَعُهُ تَوبَهُ ، وَ لا یُنجیهِ مِن عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوبَه .

هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می‌ سازد ، عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و خشم ما در آن است ، دوری گزیند ، زیرا خداوند به‌ طور ناگهانی انسان را می ‌گیرد ، در وقتی که توبه برایش سودی ندارد و پشیمانی او را از کیفر ما به‌ خاطر گناهش نجات نمی ‌دهید .

تسلیم در مقابل دستور های اهل بیت ( علیهم السلام )

از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کار ها را به ما واگذارید ، بر ماست که شما را از سرچشمه ، سیراب برگردانیم ، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود ف در پی کشف آنچه از شما پوشیده شده نروید . مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روش است به طرف ما قرار دهید .

تحقق حتمی حق

خداوند مقدر فرموده که حق به مرحله نهایی و کمال خود برسد و باطل از بین رود ، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است .

خلقت خدفدار و هدایت پایدار

خداوند متعال ، خلق را بیهوده نیافریده و آنان را مهمل نگذاشته است ، بلکه آنان را به قدرتش آفریده و برای آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده ، آن گاه که پیامبران را که مژده دهنده و ترساننده هستند به سویشان برانگیخت تا به طاعتش دستور دهند و از نا فرمانی اش جلوگیری فرمایند و آنچه را از امر خداوند و دین شان نمی دانند به آن بفهمانند و بر آنان کتاب فرستاد و به سویشان فرشتگان برانگیخت تا آنها میان خدا و پیامبران � به واسطه تفضلی که بر ایشان روا داشته � واسطه باشند .

ظهور حق

هر گاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن گوییم ، حق ظاهر خواهد شد و باطل از میان خواهد رفت و خفقان از ( سر ) شما برطرف خواهد شد .

تفتیش ناروا

حضرت مهدی ( علیه السلام ) در خصوص کسانی که در جستجوی او بوده اند تا به حاکم جور تحویلش دهند فرموده است : آن که بکاود ، بجوید و آن که بجوید دلالت دهد و آن که دلالت دهد به هدف رسد و هر که ( در مورد من ) چنین کند ، شرک ورزیده است .

ظهور حق به اذن حق

ظهوریست ، مگر بها اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت دل ها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم .

مدعیان دروغگو

آگاه باشید به زودی کسانی ادعای مشاهده ( نیات خاصه ) مرا خواهند کرد .

آگاه باشید هر کس قبل از " خروج سفیانی " و شنیدن صدای آسمانی ، ادعای مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است ؛ حرکت و نیرویی جز به خدای بزرگ نیست .

دنیا در سراشیبی زوال

دنیا فنا و زوالش نزدیک گردیده و در حال وداع است ، و من شما را به سوی خدا و پیامبرش � که درود خدا بر او و آلش باد � و عمل به قرآنش و میراندن باطل و زنده کردن سنت ، دعوت می کنم .

ذخیره بزرگ

من باقیمانده از آدم و ذخیره نوج و برگزیده ابراهیم و خلاصه محمد ( درود خدا بر همگی آنان باد ) هستم .

حجت خدا

ستمگران پنداشتند که حجت خدا از بین رفته است ، در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده می شد ، هر آینه تمام شک ها را از  بین می بریدم .

عطسه ، نشانه سلامت

نسیم ، خدمتکار حضرت مهدی ( علیه السلام ) گوید : آن حضرت به من فرمود : آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم ؟

گفتم : آری  . 

فرمود : عطسه ، علامت امان از مرگ تا سه روز است .

نماز ، طرد کننده شیطان

هیچ چیز مثل نماز ، بینی شیطان را به خاک نمی مالد ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .

اذن مالک

تصرف در مال هیچ کس بدون اجازه او جایز نیست .

استعاذه به خدا

پناب به خدا می برم از نابینایی بعد از بینایی و از گمراهی بعد از رهایی و از اعمال ناشایسته و فرو افتادن در فتنه ها .

اسوه های حقیقت

حق با ما و در میان ماست ، کسی جز ما چنین نگوید ، مگر آن که دروغگو و افترا زننده باشد .

ظهور فرج به اذن خدا

اما ظهور فرج ، موکول به اراده خداوند متعال است و هر کس برای ظهور ما وقت تعیین کند دروغگوست . و اما گفته کسانی که پنداشته اند امام حسین ( علیه السلام ) کشته نشده ، کفر و دروغ و گمراهی است .

شناخت خدا

همانا خداوند متعال ، کسی است که اجسام را آفریده و ارزاق را تقسیم فرموده ، او جسم نیست و در جسمی هم حلول نکرده ، " چیزی مثل او نیست و شنوا و داناست " .

ائمه ( علیهم السلام ) دست پرورده های پروردگار

خداوند با ماست ، و به جز ذات پروردگار به چیزی نیاز نداریم ، و حق با ماست .

اگر کسانی با ما نباشند ، هرگز در ما وحشتی ایجاد نمی شود ، ما دست پرورده های پروردگارمان ، و مردمان ، دست پرورده های ما هستند .

دانش حقیقی

دانش ، دانش ماست ، از کفر کافر ، گزندی بر شما نیست .

اتفاق و وفای به عهد

اگر شیعیان ما � خداوند آنها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد � در وفای به عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و پیمان را محترم می شمردند ، سعادت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل می شدند .

پیروان نادان

حضرت مهدی ( علیه السلام ) به محمد بن علی بن هلال کرخی فرمودند : نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان محکم تر است ، ما را آزردند .

بیزاری از غالیان

من از افرادی که می گویند : ما اهل بیت ( مستقلا از پیش خود و بدون دریافت از جانب خداوند ) غیب می دانیم و در سلطنت و آفرینش موجودات با خدا شریکیم ، یا ما را از مقامی که خداوند برای ما پسندیده بالاتر می برند ، نزد خدا و رسولش ، بیزاری می جویم .

 

سجده شکر

سَجدَۀُ الشُّکرِ مِن الزَمِ السُّنَنِ وَ اوجَبِها .

سجده شکر از لازم ترین و واجب ترین مستحبات است .

 

از سایت آفتاب

Tahoma

محمد بازدید : 0 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)

تعجيل ظهور

چه چيزهايى موجب نزديكتر شدن ظهور امام زمان (عليه السلام) مى شود؟ زمان ظهور امام زمان (عليه السلام) را خدا مى داند و ما در حالى كه بايد زمينه هاى نزديكتر شدن ظهور را فراهم كنيم، نبايد در ظهور تعجيل نمائيم. در دعايى كه در غيبت امام
 زمان (عليه السلام) آمده مى خوانيم:
 «  انت العالم غير المعلّم بالوقت الذى فيه صلاح امر و ليك فى الاذن له باظهار امره و كشف سرّه فصبرنى على ذلك حتى لا احب تعجيل ما  اخرّت ولا تأخير ما عجلت »   « اى خدا تو دانايى ـ بدون معلم و بدون آنكه كسى به تو خبر داده باشد ـ به وقتى كه در آن صلاح ولىّ تو باشد كه به او اجازه دهى براى آشكار كردن امرش و برطرف كردن پرده او، پس مرا صبر عطا كن تا نخواهم تعجيل آنچه را تأخير نمودى و نه تأخير آنچه را تعجيل كنى. »امام زمان (عليه السلام) براى برقرارى عدالت در سراسر جهان، ايجاد حكومت واحد جهانى، برافراشتن پرچم توحيد در تمام مناطق كره زمين و حاكميت دين اسلام بر تمامى اديان، ظهور و قيام خواهند فرمود و هر آنچه زمينه تحقق اين اهداف بلند را آماده سازد، موجب نزديكى ظهور حضرت مى شود.
پس برقرارى حكومت اسلامى در جامعه به تحقق اهداف قيام حضرت مهدى (عليه السلام) كمك مى كند و زمينه اى براى ظهور خواهد بود و در نزديكى ظهور نقش دارد.
يكى ديگر از نكاتى كه نقش بالايى در نزديكى ظهور دارد، دعا براى فرج امام زمان (عليه السلام) است.
در توقيعى كه از ناحيه مقدسه توسط «محمد بن عثمان» صادر شده است، امام زمان (عليه السلام) مى فرمايند:
«اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم» براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد، كه در آن فرج شما هم هست.
در مورد فرج دعاهاى متعددى در كتب ادعيه (مفاتيح الجنان) آمده است. پس نه تنها بايد براى تعجيل فرج دعا كرد، بلكه زياد بايد دعا نمود، كه دعا موضوعيت دارد و در تعجيل فرج نقش دارد، چون دعا يكى از مقدرات الهى است كه در تغيير قضاى الهى تأثير مى گذارد، در روايتى كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است، حضرت مى فرمايند:
 « الدعاء يردّ القضاء بعد ما ابرم البراماً فاكثر من الدعاء » «  دعا قضاى حتمى را بر مى گرداند، پس زياد دعا كن. 

چه چيزهايى موجب نزديكتر شدن ظهور امام زمان (عليه السلام) مى شود؟ زمان ظهور امام زمان (عليه السلام) را خدا مى داند و ما در حالى كه بايد زمينه هاى نزديكتر شدن ظهور را فراهم كنيم، نبايد در ظهور تعجيل نمائيم. در دعايى كه در غيبت امام
 زمان (عليه السلام) آمده مى خوانيم:
 «  انت العالم غير المعلّم بالوقت الذى فيه صلاح امر و ليك فى الاذن له باظهار امره و كشف سرّه فصبرنى على ذلك حتى لا احب تعجيل ما  اخرّت ولا تأخير ما عجلت »   « اى خدا تو دانايى ـ بدون معلم و بدون آنكه كسى به تو خبر داده باشد ـ به وقتى كه در آن صلاح ولىّ تو باشد كه به او اجازه دهى براى آشكار كردن امرش و برطرف كردن پرده او، پس مرا صبر عطا كن تا نخواهم تعجيل آنچه را تأخير نمودى و نه تأخير آنچه را تعجيل كنى. »امام زمان (عليه السلام) براى برقرارى عدالت در سراسر جهان، ايجاد حكومت واحد جهانى، برافراشتن پرچم توحيد در تمام مناطق كره زمين و حاكميت دين اسلام بر تمامى اديان، ظهور و قيام خواهند فرمود و هر آنچه زمينه تحقق اين اهداف بلند را آماده سازد، موجب نزديكى ظهور حضرت مى شود.
پس برقرارى حكومت اسلامى در جامعه به تحقق اهداف قيام حضرت مهدى (عليه السلام) كمك مى كند و زمينه اى براى ظهور خواهد بود و در نزديكى ظهور نقش دارد.
يكى ديگر از نكاتى كه نقش بالايى در نزديكى ظهور دارد، دعا براى فرج امام زمان (عليه السلام) است.
در توقيعى كه از ناحيه مقدسه توسط «محمد بن عثمان» صادر شده است، امام زمان (عليه السلام) مى فرمايند:
«اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم» براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد، كه در آن فرج شما هم هست.
در مورد فرج دعاهاى متعددى در كتب ادعيه (مفاتيح الجنان) آمده است. پس نه تنها بايد براى تعجيل فرج دعا كرد، بلكه زياد بايد دعا نمود، كه دعا موضوعيت دارد و در تعجيل فرج نقش دارد، چون دعا يكى از مقدرات الهى است كه در تغيير قضاى الهى تأثير مى گذارد، در روايتى كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است، حضرت مى فرمايند:
 « الدعاء يردّ القضاء بعد ما ابرم البراماً فاكثر من الدعاء » «  دعا قضاى حتمى را بر مى گرداند، پس زياد دعا كن. 

محمد بازدید : 0 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)
تشرف علی بن مهزیار اهوازی(ره)

 

جناب علی بن مهزیار(ره) فرمود:
« بیست بار با قصد این که شاید به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السلام برسم، به حج مشرف شدم؛ اما در هیچ کدام از سفرها موفق نشدم. تا آن که شبی در رختخواب خوابیده بودم، ناگاه صدایی شنیدم که کسی می گفت: ای پسر مهزیار، امسال به حج برو که امام خود را خواهی دید. شادان از خواب بیدار شدم و بقیه شب را به عبادت سپری کردم.
صبحگاهان، چند نفر رفیق راه پیدا کردم، و به اتفاق ایشان مهیای سفر شدم و پس از چندی به قصد حج به راه افتادیم. در مسیر خود وارد کوفه شدیم. جستجوی زیادی برای یافتن گمشده ام نمودم؛ اما خبری نشد؛ لذا با جمع دوستان به عزم انجام حج خارج شدیم و خود را به مدینه رساندیم. چند روزی در مدینه بودیم.

 

 

 

(مرقد علی بن مهزیار در اهواز)

 

باز من از حال صاحب الزمان علیه السلام جویا شدم؛ ولی مانند گذشته، خبری نیافتم و چشمم به جمال آن بزرگوار منور نگردید. مغموم و محزون شدم و ترسیدم که آرزوی دیدار آن حضرت به دلم بماند. با همین حال به سوی مکه خارج شده و جستجوی بسیاری کردم؛ اما آن جا هم اثری به دست نیامد. حج و عمره ام را ظرف یک هفته انجام دادم و تمام اوقات در پی دیدن مولایم بودم.

 

روزی متفکرانه در مسجد نشسته بودم. ناگاه در کعبه گشوده شد. مردی لاغر که با دو بُرد (لباسی است) احرام بسته بود، خارج گردید و نشست. دل من با دیدن او آرام شد. به نزدش رفتم. ایشان برای احترام من، برخاست.
مرتبه دیگر او را در طواف دیدم. گفت: اهل کجایی؟
گفتم: اهل عراق.
گفت: کدام عراق؟
گفتم: اهواز.
گفت: ابن خصیب را می شناسی؟ گفتم: آری.
گفت: خدا او را رحمت کند؛ چقدر شبهایش را به تهجد و عبادت می گذرانید و عطایش زیاد و اشک چشم او فراوان بود. بعد گفت: ابن مهزیار را می شناسی؟ گفتم: آری، ابن مهزیار منم.

 

 

 

(بقعه علی بن مهزیار)

 


گفت: حیاک الله بالسلام یا اباالحسن ( خدای تعالی تو را حفظ کند ). سپس با من مصافحه و معانقه نمود و فرمود: یا اباالحسن، کجاست آن امانتی که میان تو و حضرت ابومحمد ( امام حسن عسکری علیه السلام ) بود؟

گفتم: موجود است و دست به جیب خود برده، انگشتری که بر آن، دو نام مقدس محمد و علی علیهما السلام نقش شده بود، بیرون آوردم. همین که آن را خواند، آن قدر گریه کرد که لباس احرامش از اشک چشمش تر شد و گفت: خدا تو را رحمت کند یا ابا محمد؛ زیرا که بهترین امت بودی. پروردگارت تو را به امامت شرف داده و تاج علم و معرفت بر سر نهاده بود. ما هم به سوی تو خواهیم آمد.
بعد از آن به من گفت: چه می خواهی و در طلب چه کسی هستی، یا ابا الحسن؟
گفتم: امام محجوب از عالم را.
گفت: او محجوب از شما نیست؛ لکن اعمال بد شماست او را پوشانیده است. برخیز به منزل خود برو و آماده باش. وقتی که ستاره جوزا غروب کرد و ستاره های آسمان درخشان شد، آن جا من در انتظار تو، میان رکن و مقام ایستاده ام.

 

ابن مهزیار می گوید: با این سخن روحم آرام شد و یقین کردم که خدای تعالی به من تفضل فرموده است؛ لذا به منزل رفته و منتظر وعده ملاقات بودم، تا آن که وقت معین رسید. از منزل خارج و بر حیوان خود سوار شدم؛ ناگاه متوجه شدم آن شخص مرا صدا می زند: یا ابا الحسن بیا. به طرف او رفتم.

سلام کرد و گفت: ای برادر، روانه شو. و خودش به راه افتاد. در مسیر، گاهی بیابان را طی می کرد و گاه از کوه بالا می رفت. بالاخره به کوه طائف رسیدیم. در آن جا گفت: یا ابا الحسن، پیاده شو نماز شب بخوانیم.
پیاده شدیم و نماز شب و بعد هم نماز صبح را خواندیم.
باز گفت: روانه شو ای برادر، دوباره سوار شدیم و راههای پست و بلندی را طی نمودیم، تا آن که به گردنه ای رسیدیم. از گردنه بالا رفتیم؛ در آن طرف، بیابانی پهناور دیده می شد. چشم گشودم و خیمه ای از مو دیدم که غرق نور است و نور آن تلألویی داشت.

 

آن مرد به من گفت: نگاه کن. چه می بینی؟
 گفتم: خیمه ای از مو که نورش تمام آسمان و صحرا را روشن کرده است.
گفت: منتهای تمام آرزوها در آن خیمه است. چشم تو روشن باد.
وقتی از گردنه خارج شدیم، گفت: پیاده شو که این جا هر چموشی رام می شود. از مرکب پیاده شدیم.
گفت: مهار حیوان را رها کن. گفتم: آن را به چه کسی بسپارم؟
گفت: این جا حرمی است که داخل آن نمی شود، جز ولیّ خدا.
مهار حیوان را رها کردیم و روانه شدیم، تا نزدیک خیمه نورانی رسیدیم.
گفت: توقف کن، تا اجازه بگیرم. داخل شد و بعد از زمانی کوتاه بیرون آمد و گفت: خوشا به حالت که به تو اجازه دادند.

 

وارد خیمه شدم. دیدم ارباب عالم هستی، محبوب عالمیان، مولای عزیزم، حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان مهربانم روی نمدی نشسته اند. چرم سرخی بر روی نمد قرار داشت، و آن حضرت بر بالشی از پوست تکیه کرده بودند. سلام کردم.
بهتر از سلام من، جواب دادند.
 در آن جا چهره ای مشاهده کردم مثل ماه شب چهارده، پیشانی گشاده با ابروهای باریک کشیده و به هم پیوسته. چشمهایش سیاه و گشاده، بینی کشیده، گونه های هموار و برنیامده، در نهایت حسن و جمال. بر گونه راستش خالی بود مانند قطره ای مِشک که بر صفحه ای از نقره افتاده باشد.
 موی عنبر بوی سیاهی داشت، که تا نزدیک نرمه گوش آویخته و از پیشانی نورانی اش نوری ساطع بود مانند ستاره درخشان، نه قدی بسیار بلند و نه کوتاه؛ اما کمی متمایل به بلندی، داشت.
آن حضرت روحی الفداه را با نهایت سکینه و وقار و حیاء و حسن و جمال، زیارت کردم، ایشان احوال یکایک شیعیان را از من پرسیدند. عرض کردم: آنها در دولت بنی عباس در نهایت مشقت و ذلت و خواری زندگی می کنند.
فرمودند:
« ان شاء الله روزی خواهد آمد که شما مالک بنی عباس شوید و ایشان در دست شما ذلیل گردند.
بعد فرمودند: پدرم از من عهد گرفته که جز، در جاهایی که مخفی تر و دورتر از چشم مردم است، سکونت نکنم؛ به خاطر این که از اذیت و آزار گمراهان در امان باشم تا زمانی که خدای تعالی اجازه ظهور بفرمایید.

و به من فرموده است:
فرزندم، خدا در شهرها و دسته های مختلف مخلوقاتش همیشه حجتی قرار داده است تا مردم از او پیروی کنند و حجت بر خلق تمام شود. فرزندم، تو کسی هستی که خدای تعالی او را برای اظهار حق و محو باطل و از بین بردن دشمنان دین و خاموش کردن چراغ گمراهان، ذخیره و آماده کرده است. پس در مکانهای پنهان زمین، زندگی کن و از شهرهای ظالمین فاصله بگیر و از این پنهان بودن وحشتی نداشته باش؛ زیرا که دلهای اهل طاعت، به طرف تو مایل است، مثل مرغانی که به سوی آشیانه خود پرواز می کنند و این دسته کسانی هستند که به ظاهر در دست مخالفان خوار و ذلیل اند؛ ولی در نزد خدای تعالی گرامی و عزیز هستند.

اینان اهل قناعت و متمسک به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و تابع ایشان در احکام دین و شریعت می باشند. با دشمنان طبق دلیل و مدرک بحث می کنند و حجتها و خاصان درگاه خدایند؛ و در صبر و تحمل اذیت از مخالفان مذهب و ملت چنان هستند که خدای تعالی، آنان را نمونه صبر و استقامت قرار داده است و همه این سختیها را به جان و دل می پذیرند.

فرزندم، بر تمامی مصایب و مشکلات صبر کن؛ تا آن که خدای تعالی وسایل دولت تو را مهیا کند و پرچمهای زرد و سفید را بین حطیم و زمزم بر سرت به اهتزار درآورد و فوج فوج از اهل اخلاص و تقوی نزد حجرالاسود به سوی تو آیند و بیعت نمایند. ایشان کسانی هستند که پاک طینتند و به همین جهت قلبهای مستعدی برای قبول دین دارند و برای رفع فتنه های گمراهان بازوان قوی دارند.
 آن زمان است که درختان ملت و دین بارور گردد و صبح حق درخشان شود. خداوند به وسیله تو ظلم و طغیان را از روی زمین برمی اندازد و امن و امان را در سراسر جهان ظاهر می نماید. احکام دین در جای خود پیاده می شوند و باران فتح و ظفر زمینهای ملت را سبز و خرم می سازد.

بعد فرمودند: آنچه را در این مجلس دیدی باید پنهان کنی و به غیر اهل صدق و وفا و امانت اظهار نداری. »

 

ابن مهزیار می گوید: چند روزی در خدمت آن بزرگوار ماندم و مسائل و مشکلات خود را سؤال نمودم. آنگاه مرخص شدم تا به سوی اهل و خانواده خود برگردم.
در وقت وداع، بیش از پنجاه هزار درهمی که با خود داشتم، به عنوان هدیه خدمت حضرت تقدیم نموده و اصرار کردم که ایشان قبول نمایند.
مولای مهربان تبسم نموده و فرمودند: این مبلغ را که مربوط به ما است در مسیر برگشت استفاده کن و به طرف اهل و عیال خود برگرد؛ چون راه دوری در پیش داری.

 

بعد هم آن حضرت برای من دعای بسیاری فرمودند. پس از آن خداحافظی کردم و به طرف شهر و دیار خود بازگشتم. »

محمد بازدید : 0 دوشنبه 20 آذر 1391 نظرات (0)

 

علمای مذهب شیعه معتقدند که مجموعه‌ای از اتفاقات نظیر حمله مغول که در احادیث پیش‌گویی شده است.

که از میان این حوادث فقط پنج مورد به طور قطع با ظهور مهدی ارتباط دارد که عبارتند از:

خروج سفیانی از شام(نام قدیم سوریه) که احتمالاً در روز 10 ماه رجب اتفاق خواهد افتاد. این فرد پس از مسلط شدن بر اوضاع بیش از 9 ماه حکومت نخواهد کرد و در نهایت به دست مهدی(ع) یا یاران ایشان کشته خواهد شد.

خروج یمانی از یمن که به پشتی‌بانی از اهل بیت بر علیه سفیانی قیام می‌کند. احتمالاً در همان ماه رجب.

صدای آسمانی در ماه رمضان (احتمالاً صحرگاه بیست و سوم). که صدای جبرئیل و در حمایت از اهل بیت پیامبر می‌باشد. به صورتی که هر انسانی در هر کجای زمین که باشد صدا را خواهد شنید و معنی آن را به زبان خود خواهد فهمید. (احتمالاً در همان روز صدایی دیگر شنیده خواهد شد که اینبار از طرف شیطان و در حمایت از سفیانی خواهد بود که باعث به شک افتادن مردم خواهد شد)

کشتن شدن نفس زكيه (انسان بی‌گناه) در خانه خدا (مسجد الحرام)و بين‏ركن و مقام ابراهیم. احتمالاً در تاریخ بیست و پنجم ذى‏الحجه. احتمالاً هم‌زمان با کشته شدن این فرد پسرعمو و دخترعموی او هم در شهر مدینه کشته می‌شوند و جنازه آن‌ها رو جلوی درب مسجد پیامبر(مسجد النبی) آویزان می‌کنند.

فرورفتن لشکری که سفیانی به عربستان فرستاده در بیابانی به نام بيداء که بین مکه و مدینه واقع شده است.

باقی موارد که وقوع آن‌ها قطعی و صد در صد نمی‌باشد به شرح زیر می‌باشد:

خروج سفيانى (بنا به اعتقاد شیعه: سفيانى، يكى از طاغوتهاى مقدّس مآب از نسل ابوسفيان است و در نهایت به دست سپاه مهدى شكست خورده و كشته مى شود).

كشته شدن سيّدِ حسنى (بنا به اعتقاد شیعه: جوان خوش صورت از آل امام حسن با سپاهش به حمايت از امام مهدی برمى خيزد و سرانجام، کشته می‌شود).

اختلاف بنى عبّاس در رياست دنيا. (قبلاً اتفاق افتاده)

گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان، برخلاف عادت (و نظم فلكى).

گرفتن ماه در آخر آن ماه، برخلاف عادت (و نظم فلكى).

فرو رفتن زمين بيداء (زمين بين مكّه و مدينه).

فرو رفتن زمين در نقطه اى از مشرق و مغرب .

توقّف خورشيد، هنگام اوّل ظهر تا وسط وقت عصر.

طلوع خورشيد از مغرب . (این از نشانه‌های قیامت کبری است و مشخص نیست که قبل از ظهور مهدی(ع) باشد یا بعد از آن)

كشتن فردی که علیه سفیانی قیام کرده در پشت كوفه همراه هفتاد نفر از یارانش .

سر بريدن يك مرد هاشمى « نفس زكيّه » بين حجرالاسود و مقام ابراهيم .

ويران شدن ديوار مسجد كوفه .

به اهتزاز درآمدن پرچمهاى سياه از جانب خراسان . این سپاه در منطقه‌ای نزدیک شیراز با سپاه سفیانی خواهد جنگید و اولین شکست را بر سپاه سفیانی تحمیل خواهد کرد. و این پرچم‌ها تا زمانی که به قدس(بیت المقدس) برسند پایین آورده نخواهند شد.

خروج يمانى از یمن(بنا به اعتقاد شیعه: يمانى از مردان نيك و طرفدار امام زمان است ) كه به حمايت از مهدی ، با سپاه خود برمى خيزد. (این سپاه در عراق با سپاهی که از خراسان آمده متحد می‌شوند).

ظهور مغربى در مصر و حكومت او بر مردم شام .

فرود تركها به جزيره .

ورود روميان به رمله .

طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق كه همچون ماه مى درخشد سپس دو جانب آن خم گردد كه نزديك شود كه آن دو جانب به همديگر متّصل شوند.

پديد آمدن سرخى در آسمان كه در فضا پراكنده گردد.

آتشى در طول مشرق، آشكار شود و سه روز يا هفت روز در آسمانى باقى بماند.

آزادی عرب از اسارت خود را و حكومت عرب بر شهرها و كشورها.

( بيرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم (غیر عرب .

كشتن امير مصر، توسّط مردم مصر. این اتفاق قبلاً رخ داده: انور سادات رئیس جمهور مصر در آبان ماه سال 1360 هجری شمسی توسط شخصی به نام خالد اسلامبولی کشته شد.

خراب شدن شام .

كشمكش سه گروه در شام.

ورود دو گروه قيس و عرب به كشور مصر.

به اهتزاز درآمدن پرچمهاى قبيله « كنده » در خراسان .

آمدن اسبهايى از جانب مغرب، تا اينكه در كنار حيره (نزديك كوفه ) بسته شوند.

برافراشته شدن پرچمهاى سياه از جانب مشرق به سوى حيره .

طغيان آب فرات، به طورى كه سرازير كوچه هاى كوفه گردد.

خروج شصت دروغگو كه همه آنان ادّعاى نبوت مى كنند.

خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب كه همه آنان ادّعاى امامت براى خود دارند.

سوزاندن مردى بلند مقام از شيعيان بنى عبّاس بين سرزمين جلولاء (واقع در هفت فرسخى خانقين) و سرزمين خانقين .

بستن پلى نزديك محله كرخ بغداد.

برخاستن باد سياهى در بغداد، در آغاز روز.

۳۶ - زلزله شديد در بغداد.

فرو رفتن بيشتر شهر بغداد در زمين بر اثر زلزله .

ترس عمومى كه عراق و بغداد را فراگيرد.

مرگهاى سريع و عمومى در بغداد.

كم شدن اموال و انسانها و محصول كشاورزى .

پيدايش ملخ در فصل خود و در غير فصل خود تا آنجا كه زراعتها و غلاّت را از بين ببرد.

كم شدن غلاّت و محصولات گياهى .

اختلاف و كشمكش در ميان دو صنف از عجم(غیر عرب) و خونريزى بسيار بين آنان .

بيرون آمدن بردگان از زير فرمان اربابان و كشتن اربابان .

مسخ شدن جمعى از بدعتگذاران، به صورت ميمون و خوك .

پيروزى بردگان بر شهرهاى اربابان .

نداى (غيرعادى ) از آسمان بر همه جهان به طورى كه هركسى در هر زبانى باشد آن ندا را به زبان خودش مى شنود. در کل 5 صدا از آسمان شنیده خواهد شده که فقط مورد چهارم (که در ماه رمضان است)صد در صد و حتمی می‌باشد. 3 صدای اول در ماه رجب و به این شکل خواهد بود: نداي‌ اول‌: ألا لعنة‌ الله علي‌ القوم‌ الظالمين‌؛ بدانيد لعنت‌ خدا شامل‌ حال‌ جمعيت‌ ظالم‌ و ستمكار مي‌شود. نداي‌ دوم‌: يا معاشرالمؤمنين‌ أزفة‌ الآزفة‌؛ اي‌ گروه‌ مؤمنان‌! قيامت‌ (ظهور) نزديك‌ شده‌ است‌. نداي‌ سوم‌ (که همراه با بدن‌ آشكار و نماياني‌ است): ألا إن‌ الله بعث‌ مهدي‌ آل‌ محمد(ص‌) للقضاء علي‌الظالمين‌؛ بدانيد كه‌ خداوند مهدي‌ آل‌ محمد(ص‌) را براي‌ اجراي‌ قضاي‌ خود بر ستمكاران‌ برانگيخت‌ و فرستاد.

صدای چهارم که در ماه رمضان (احتمالاً سحرگاه 23) است و از طرف جبرئیل خواهد بود. در حمایت از اهل بیت شهادت خواهد داد. و صدای پنجم که از طرف شیطان است (احتمالاً هنگام غروب 23) به طرف‌داری از سفیانی خواهد بود.

پيدايش صورت و سينه انسان در قرص خورشيد. که همه او را خواهند شناخت. (بعضی می‌گویند این تصویر مربوط به علی (ع) و بعضی می‌گویند مربوط به عیسی (ع) است.

مردگانى زنده از قبرها بيرون آيند و به دنيا بازگردند و به ديد و بازديد با همديگر بپردازند. (این مورد مربوط به اصل رجعت می‌باشد و احتمالاً بعد از ظهور اتفاق خواهد افتاد)

در پايان همه، ۲۴ بار، باران پى در پى مى آيد و زمين خشك را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم مى كند و به دنبال آن بركتهاى زمين بروز مى نمايد و در دسترس قرار مى گيرد. (این مورد احتمالاً بعد از ظهور اتفاق خواهد افتاد)

محمد بازدید : 0 دوشنبه 20 آذر 1391 نظرات (0)

غيبت

ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیده ای است كه با ظهور او همه حقیقت روشن می گردد. "عبدالله بن فضل هاشمی" می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر به ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری كه گمراهان در شك واقع می شوند.



براي ديدن كامل به ادامه مطلب برويد
محمد بازدید : 0 دوشنبه 20 آذر 1391 نظرات (0)

ولايت در زمان غيبت‏ حضرت ولى عصر(عج)

نائبان عمومی در غیبت کبري

در عصر غیبت صغرا، امام زمان(عج)، چهار نفر را به عنوان نایبان خاص خود معین فرمود. این افراد، مسئول ارتباط بین امام و مردم بودند و بعد از سپری شدن آن زمان، هیچ فرد دیگری به طور ویژه برای این کار برگزیده نشده است. در عصر غیبت کبرا، تاکنون نیابت از امام معصوم علیه السلام ، برعهده فقیه واجد شرایط بوده است. در این مورد، نشانه هایی از سوی معصوم داده شده که با توجه به آنها، می توان کسانی را که واجد شرایط هستند، شناخت و در بین آنها بهترین را برگزید. بنابراین، فقیه جامع الشرایط نماینده امام عصر(عج) در میان مسلمانان است.

براي ديدن متن كامل به ادامه مطلب برويد
محمد بازدید : 0 دوشنبه 20 آذر 1391 نظرات (0)

بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین.

خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.

وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى كه اولیاى حق رو به او دارند.

باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى كه خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى كنند.

داعى اللّه: دعوت كننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.

سبیل اللّه: راه خدا، كه هركس سلوكش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاكت نخواهد داشت.

ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.

حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن كس كه براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى كنند.

نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر كننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان.

عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت كردار بندگان.

سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.

خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).

علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.

سفینة النّجاة: كشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.

عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.

القائم المنتظر: قیام كننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى كه همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.

العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.

السیف الشاهر: شمشیر كشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.

القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.

شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.

ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شكوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.

نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.

الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، كیان آیین، روح مذهب.

الكتاب المسطور: قرآن مجسّم، كتاب نوشته شده با قلم تكوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.

صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.

صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده كل هستى به اذن حق.

مطهّر الأرض: تطهیر كننده زمین كه مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاكى از بسیط خاك.

 ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.

مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.

جامع الكَلِم: گردآورنده همه كلمه ها بر اساس كلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.

ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.

دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.

الثائر بأمر اللّه: قیام كننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.

محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان.

مبیر الكافرین: نابود كننده كافران، درهم شكننده كاخ كفر، هلاك كننده كفار.

معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان.

مذلّ الكافرین: خوار كننده كافران، درهم شكننده جبروتِ كفر پیشگان.

منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف كشیدگان.

سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا كه كندى نپذیرد.

میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا كه از بندگان گرفته شده.

مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مركز پیدایش زمان.

ناموس العصر: نگهدارنده زمان، كیان هستى دوران.

كلمة اللّه التامه: كلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى

تالى كتاب اللّه: تلاوت كننده كتاب خدا، قارى آیات كریمه قرآن.

وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى.

رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى كرانه پروردگار رحمت گسترده حق.

 حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.

معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى.

نظام الدین: نظام بخش دین.

یعسوب المتقین: پیشواى متقین.

معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.  

مذلّ الأعداء: خوار كننده دشمنان.

وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.

نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.

الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.

كاشف البلوى: بر طرف كننده بلاها.

المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه كن كردن ظالمان.

المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن كژیها و نادرستى ها.

المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف كردن ستم و تجاوز.

المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.

المؤمّل لاِحیاء الكتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.

جامع الكلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.

السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، كانال رحمت حق بر خلق.

صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.

مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستكارى.

الطالب بدم المقتول بكربلا: خونخواه شهید كربلا.

المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.

المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى كه چون دعا كند دعایش مستجاب شود

محمد بازدید : 1 جمعه 19 آبان 1391 نظرات (0)

نام: محمّد

نام پدر: امام حسن عسكرى(ع)

نام مادر: نرجس ( نرگس )

القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى

شكل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سیاه بر گونه راست 

زاد روز: شب نیمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر

زادگاه: شهر سامراء

غیبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال

غیبت كبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.

محل ظهور: مكّه معظّمه.

محل بیعت: مسجدالحرام ، میان ركن و مقام.

یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

یاران: سیصد و سیزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند كه هسته مركزى زمامدارى او را تشكیل دهند; و در حقیقت كارگردانان اصلى قیام مهدى(ع) ، و كارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود كه از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.

مركز حكومت: مسجد كوفه ، ــ  مركز خلافت و حكومت جدّ بزرگوارش على(ع) ــ .

وزیر و معاون: عیسى(ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همكارى نماید.

بركات حكومت و رهبرى او: درهاى خیر و بركت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا كشد; مردم همه در رفاه و بى نیازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پیوسته گردند ، آنچنان كه مسافران را به برداشتن توشه نیازى نخواهد بود; و اگر زنى یا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند كسى را با آنها كارى نباشد.

 

مهدی کیست ؟

از جابر بن عبدالله انصاری که گفته است از رسول خدا پرسیدم که من خدا ورسول او را می دانم ومی شناسم ام اولوالامر را نمی دانم . آن حضرت فرمود : ای جابر  ایشان خلفای من وامامان مسلمان بعد از من ، اول ایشان علی بن ابیطالب (ع) وبعد از آن حسن بن علی (ع) وبعد از آن حسین بن علی (ع) وبدنبال او محمد بن علی واو در تو رات معروف است به باقر وتو او را دریابی . ای جابر ، چون او را بینی سلام من را به او برسان وبعد از آن یک یک ائمه را نام می برد تا آنکه چون به حجت قائم ( عج ) رسید ؛ فرمود که نام او نام من باشد وکنیه من کنیه او وحجت خدا است وبقیة الله ؛ او در میان مردمان ، حق تعالی مشارق ومغارب را توسط او بگشاید واو از شیعه خود عنایت گردد.

 

ولادت حضرت مهدی (عج ) :

در سال 255 (ه . ق ) ، در سپیده دم روز جمعه ، پانزدهم ماه شعبان در شهر سامراپایتخت عباسیان ، دوازدهمین اختر آسمان  امامت وولایت حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج ) در خانه امام حسن عسگری دیده به جهان گشود . نامش ، نام پیامبر - کنیه اش ، کنیه پیامبر - ابوالقاسم - مادرش نرجس ونام پدر بزرگوارش امام حسن عسگری (ع) است . آن یادگار الهی حجت ، قائم ، خلف صالح ، صاحب الزمان وبقیة الله لقب گرفته است و مشهورترین لقبش حضرت مهدی است .

و لادت با سعادتش از دشمنان پنهان مانده ونام ونشانش از بدخواهان در نهان ، زیرا حکومت خون آشام وقت ودستگاه ستمگر خلافت ، سخت در پی او ومشتاق یافتن ونابود ساختنش بود . تمام نیروی خود را در اطراف خانه امام حسن عسگری ( ع) متمرکز کرده ودهها جاسوس به کار گرفته بود ، بر هر جاسوسی ، جاسوسی دیگر گمارده بود تا از ولادت ولی خدا حضرت بقیة الله (عج) آگاه شده ، نو رخدا را خاموش کند ، ولی مشیت خداوند برآن تعلق گرفته بود که حجت خو را از گزند دشکنان حفظ کند .

 

احادیثی از شخصیت امام مهدی (عج ):

مهدی مردی است از فرزندان من که چهره اش چون اختر تابناک است . « پیامبر اکرم (ص) »

مهدی طاووس بهشتیان است . « پیامبر اکرم (ص) »

با مهدی ما حجتها گسسته می شود . او پایان بخش سلسله امامان ، نجات بخش امت واوج نور وراز نهان است . « امام علی (ع )»

اگر او [ امام زمان (عج) ] را دریابم تمام عمر به او خدمت می کنم . « امام صادق (ع) »

من یادگار خدا در زمین وجانشین وحجت او بر شما هستم .« امام مهدی (عج )»

من مایه امان اهل زمینم ؛ چنانکه ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .« امام مهدی (عج ) »

 

غیبت :

این مولود مسعود دو غیبت دارد :

نخست غیبت صغرییا کوتاه مدت - که بعد از شهادت امام حسن عسگری (ع) « هشت ربیع الاول سال 260 ه.ق »  ( زمان 6 سالگی حضرت ) آغاز شد وتا سال 329 ه.ق ادامه یافت . در این دوره که 74 سال طول کشید شیعیان می توانستند توسط سفیران چهارگانه اش با آن حضرت تماس بگیرند وبا وی ارتباط برقرار کنند . این چهار تن نایب خاص ، که شیعیان می توانستند در دوران غیبت صغری توسط آنها با حضرت مهدی (عج ) تماس بگیرند ومشکئلات خود را به ناحیه متقدسه برسانند وپاسخ هاس لازم را دریافت نمایند ، عبارتند از : جناب عثمان بن سعید عمروی ، محمد بن عثمان بن سعید ، حسین بن روح نوبختی وعلی بن محمد مسعودی ، که با رحلت او باب « نیابت خاص » بسته شد . پس از آن ، غیبت کبری آغاز شد که از سال 329 ه.ق تا کنون استمرار یافته است ، وپایانش بر کسی جز خداوند آشکار نیست . در این دوره سفیر ونایب خاصی برای آن حضرت نیست و راه تماس رسمی وآشکار برای مردم وجود ندارد وبر آنهاست که از نواب عام امام (ع) - یعنی از فقهای پارسا وخویشتن دار- پیروی کنند .

در هر حال ، نهان زیستی آن حضرت بدین معناست که دور از چشم مردمان ولی در زیر همین آسمان کبود بسر می برد . اگر برخوردی هم برایش پیشامد کند ، اغلب ناشناخته می ماند ودیدار هایش با شیعیان تنها به اذن خداست .

دوران غیبت کبری امام معصوم ، دوران آماده نبودن شرایط سیاسی واجتماعی جامعه اسلامی برای پذیرش وجود علنی وآشکار امام معصوم است .

امام حسن مجتبی (ع ) درباره غیبت طولانی ( کبری ) حضرت مهدی (عج) چنین می فرماید : به درستی که خداوند ، تولد او را پنهان نگه می دارد وشخص او را غایب می کند تا این که هنگام خروج وقیام ، بیعت هیچ کس بر گردن او بنا شد . او نهمین فرزند بردارم حسین است فرزند سرور کنیزان ، خداوند عمرش را در هنگام غیبتش طو لانی می گرداند ، سپس او را با قد رت خود همانند یک جوان کمتر از چهل ساله آشکار خواهد ساخت .

 

احادیثی از غیبت امام مهدی (عج):

قائم را دو غیبت است : در یکی از آنها ( از بس طولانی است ) درباره اش گفته می شود : [ او مرد ومعلوم نیست به کدام وادی رفته است.] « امام باقر (ع) »

قائم را دو غیبت است : یکی طولانی ودیگری کوتاه . در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، و در غیبت نخستین جایگاه آن حضرت را شیعیان خاص او می دانند ، در غیبت دوم از جایگاه او کسی جز خدمتکارانش ، که بر دین اویند ، آگاه نیست .« امام صادق (ع) »

چگونگی بهره مندی از وجود من در دوران غیبتم ، همچون بهره ای است که از خورشید می برند ، آن گاه که ابر آن را از دیدگان نهان می کند .« امام مهدی (عج ) »

 

ظهور چیست ؟

ظهور واژه ای در زبان عربی است که برگرفته از کلمه ظهر می باشد ، زبان شناسان عربی « ظهر » را حاکی از هر نوع بروز وآشکار شدن که همراه با قدرت وقوت باشد ، دانسته اند . به واژه ظهور در ایات وروایات نیز اشاره شده ، چنانچه در قرآن کریم هم در آیه شریفه « هو الذی ارسل رسل بالمهدی ودین الحق ... »  یعنی « اوست که پیامبر خود را برای هدایت ودین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان چیره سازد اگر چه مشرکان نپسندند » که در یک معنا پدیدار شدن با قدرت وشکوه است . در این آیه ظهور به دین اسلام وحقایق قرآن ومعارف اسلامی نسیت داده شده است .

 

احادیثی از ظهور امام مهدی (عج):

هرگاه آواز دهنده ای از آسمان آواز داد که . « همانا حق در میان خاندان محمد است » ، در آن هنگام نام مهدی بر سر زبان های مردم می افتد واز جام محبت او می نوشند وجز نام او بر زبان ندارند . « امام علی (ع) »

خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون می آورد وآنگاه او را از ستمگران انتقام می گیرد . « امام حسین (ع) »

آنگاه کا برپادررنده عدالت (امام مهدی عج ) قیام کند ، عدالتش نیکوکار وبدکار را فر می گیرد . « امام حسین (ع) »

 آنگاه که قائم ما قیام کند ، خدا آفت را از شیعیام ما بزداید ودلهایشان را چون پاره های آهن [ استوار ]  سازد .« امام سجاد (ع) »

منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم ، چنانکه از ستم آکنده است . « امام مهدی (عج ) »

 

انتظار :

شما امیدوار فرج وگشایش الهی باشید واز کمکهای خداموند نومید نگردید ؛همانا برترین اعمال نزد خالق یکتا انتظار فرج است .

 

 احادیثی از انتظارفرج :

برترین اعمال امت من انتظار فرج است . « پیامبر اکرم (ص) »

در انتظار فرج باشید واز رحمت خدا نومید نشوید . « امام علی (ع) »

آن که منتظر فرج ما است ، همچون کسی است که در راه خدا در خون خود تپیده  باشد . « امام علی (ع) »

منتظران ظهور امام مهدی (عج ) برترین اهل هر زمان اند . « امام سجاد (ع) »

در شب و روزت منتظر فرج مولایت باش . « امام صادق (ع) »

آنکه به ما ایمان آورد وسخن ما را تصدیق کند منتظر امر [ فرج ]  ما باشد ، همچون کسی است که زیر پرچم قائم به شهادت برسد .  « امام صادق (ع) »

منتظر ظهور امام دوازدهم مانند کسی است که در رکاب پیامبر خدا شمشیر کشیده است واز ایشان دفاع می کند . « امام صادق (ع) »

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 37
  • کدهای اختصاصی

    Flash Required

    Flash is required to view this media. Download Here.